سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ابـــــــــــرار


باز هم بقیع و سوز غربتش، باز هم بقیع و غروب غم انگیزش
غروبی که آبستن حادثه ای تلخ است، باز هم تاریکی و سکوت محض،
باز نوحه سرائی ملکوتیان در غم شهادت شکافنده علوم
باز صدای گریه غریبانه صاحب الزمان(عج)
خداوندا ! غربت دلم دو چندان شده
تپش قلبم سنگین تر از همیشه است
سینه ام از بار این غم سنگینی می کند
اشک امانم نمی دهد
چه مصیبتی عظمائی! چه درد جانکاهی !
اف بر این نامردمان!
چه کردند با یادگاران رسول اکرم(ص)
چه بد امانتدارانی بودند برای ایشان
امروز بقیع سینه گشوده تا از یکی دیگر از فرزندان آل طه استقبال کند
در عجبم که سینه ی این خاک چگونه میتواند سینه ی شکافنده علوم را در خود جای دهد
مولا جان! یا باقر العلوم، دستم به دامان کرامتتان! محتاجم . محتاج شفاعت شما.